نتایج جستجوی عبارت «اکبر ربیعی پادگان امام خمینی(ره) آرپی‌جی‌زن کربلای ۵» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید بیگ میرزا فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بيگ ميرزا فريدوني »
بیگ‌میرزا فریدونی، ۱۳۴۴/۸/۹ در روستای رودخور در یک خانواده مذهبی و عشایری به دنیا آمد. دوران کودکی را بازندگی عشایری و تحت مراقبت و سرپرستی پدر، که فردی مؤمن و باخدا بود، پشت سر گذاشت. هفت‌ساله بود که برای تحصیل به دبستان عشایر لبو محمدی رودخور رفت. با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند و به دلیل بعد مسافت محل زندگی تا مدرسه، نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به همت دولتمردان مسلمان،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید یوسف سلمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
انسان به عرصه دنیا که آمد در بوته آزمایش قرار گرفت تا ماهیت وجود خود را به منصه ظهور بگذارد. آمد تا نمایشی از اوج عزت را در مقابل حضیض ذلت نشان دهد. در این نمایش شهیدان در یک‌سو و ددمنشان فریب‌خورده در سوی دیگر نقش خود را ایفا نمودند. یوسف، از قبیله‌ای بود که عزت انسانی را در اوج خود طلبید و بدان دست‌یافت. او که شهریورماه سال ۱۳۴۷ در روستای شکرویه داراب چشم به جهان گشوده...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید یوسف علیخانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید یوسف علیخانی »
یوسف دومین کبوتر خونین بالی بود که در اولین روز از اردیبهشت سال ۱۳۵۱ در شهرستان مرودشت، میان خانواده‌ای مذهبی و انقلابی بال پرواز گشود و در دنیای خاکی فرود آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان عشایری و دوره راهنمایی را در مدرسه بزرگی نی‌ریز به اتمام رساند. پس از کسب مدرک پایان دوره راهنمایی و با توجه به علاقه خاصی که به اسلام و فراگیری علوم قرآنی داشت، وارد حوزه علمیه امام صادق (ع) نی‌ریز شد و...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمدرضا امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد رضا اميني »
در یک روز سرد زمستانی ـ نوزدهم بهمن سال ۱۳۴۷ ـ وجود پرحرارت و لطیف محمدرضا، در روستای سبز آباد رودخور گرمابخش خانواده‌ای مسلمان و متدین شد. دوران کودکی را در آرامش سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را تا مقطع چهارم دبستان در روستای چاه‌نصرویه ادامه داد، سپس به دلیل نبودن امکانات از ادامه تحصیل بازماند. بعد از آن همراه و همگام با پدر به امور کشاورزی پرداخت. ده سالی بیشتر از عمر...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید شکرالله احسانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
پانزدهم مهرماه ۱۳۴۳ در بخش کوهستان شکروئیه داراب، کودکی چشم به جهان گشود که صلابت و سرافرازی کوه‌ها را در وجود خود داشت. خانواده مؤمن و متدین او به شکرانه اینکه خداوند بر آن‌ها منت گذاشته و چنین نعمتی را ارزانی داشته، نام او را شکرالله نهادند. در محیطی مملو از یاد خدا و فضای توحیدی کوهستان، به تربیت وی همت گماشتند. با کمک پدر و مادر دوره دبستان را تا سال سوم، در میان عشایر غیور استان...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید منصور جلوداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد منصور جلوداري »
بسم الله الرحمن الرحیم درود بر رهبر عظیم الشأن اسلام امام خمینی و درود بر کسانی که بر پیام امام که همان پیام خداست لبیک گفتند. سلام بر پدران و مادرانی که جوانان خود را به جبهه‌های حق علیه باطل می‌فرستند و زیر شهادتنامه آنها را امضا می‌کنند. مادرجان! تو باید هیچ ناراحت نباشی، چون هدیه‌ای که در راه خدا می‌دهی دیگر باید آن را از خدا نخواهی. مادرجان! اگر زنده ماندم، امیدوارم که همیشه در خدمت امام باشم...
زندگینامه شهید بهرام زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » تحليل آماري »
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" می‌خواهیم از عاشقی سبز جامه سخن بگوییم که با اخلاق نیکویش، همگان را مجذوب خود می‌کرد و روحیه ستم‌ستیزی و ایثار و فداکاری را به دیگران می‌آموخت. از محمدرضا زردشت که سال 1337 در خانواده‌ای متدین در شهرستان نی‌ریز متولد شد. دوره دبستان را در مدرسه پروین اعتصامی و دوره متوسطه را در دبیرستان شهید دکتر بهشتی (شعله نی‌ریز) گذراند. او شاگردی ممتاز و...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید صفر رحیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد صفر رحيمي »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنو یقاتلون فی سبیل‌الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت، فقاتلوا اولیاء الشیطان، ان کید الشیطان کان ضعیفا.1 اهل ایمان در راه خدا، و کافران در راه شیطان جنگ می‌کنند. پس شما مؤمنان با دوستان شیطان بجنگید که مکر و سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است . درود به رهبر کبیر انقلاب. ای برادران مسلمان و شهیدپرور جمهوری اسلامی ایران، بپا خیزید و دست صدامیان بعثی را که نوکر ابرجنایتکارانی مثل آمریکا و اسرائیل...
همان... را که برای خودمان نگه داشته ایم بده
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
محل استقرار گردان مدتها در پادگان امام خمینی‌(ره) واقع در جاده اهواز اندیمشک بود. آقایان قاسم ملایی و علیرضا نامور در تدارکات گردان مشغول خدمت بودند. وقتی بچه‌ها برای گرفتن مایحتاجی مانند شلوار‌، شامپو‌، زیر پیراهن و‌... مراجعه می‌کردند‌. آقای نامور می گفت: فعلا" نداریم . بعضی وقتها که مراجعه کننده ، ناراحت می شد، می‌گفت: به کربلائی قاسم مراجعه کن و بگو همان (مثلا" زیر پیراهنی) که برای خودمان نگه داشته‌ایم را بده. این مسأله‌ای شایع در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حامد توکل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حامد توکل »
در شب میلاد فرخنده و خجسته امام سجاد (ع) ـ ۱۳۴۰/۵/۱۰ ـ در شهر نی‌ریز غنچه وجود جامد در باغی که باغبانش خادم امام حسین (ع) و از شاعران اهل‌بیت (ع) بود شکفت. عشق و اخلاص فراوان خانواده به حضرت سید الشهداء (ع)، او را بامحبت حسین (ع) پرورش داد تا به سن کسب علم رسید. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نی‌ریز به پایان رسانید و وارد دبیرستان شعله...